جوان آنلاین: تا همین چند وقت پیش تمام دغدغه دلنگرانان تیم ملی فوتبال این بود که حریف تدارکاتی برای تیم وجود ندارد، به همین دلیل هم روزهای فیفا یکی پس از دیگری به راحتی از دست میرفت. تیم ملی بازی تدارکاتی مناسب انجام نمیداد و در نهایت هم بدون آمادگی کامل راهی مسابقات گوناگون میشد.
در آن روزها تمام دلخوشی علاقهمندان حضور لژیونرها در لیگهای منظم خارجی و برپایی لیگ نصفه و نیمه داخلی بود تا حداقل بازیکنان ملیپوش شاغل در لیگ ایران اندکی میداندیده و آماده شوند. جای شکرش باقی بود که لژیونرهای فوتبال ایران با آمادگی کامل به تیم ملی اضافه میشدند، اما امروز اوضاع کاملاً متفاوت است.
امروز لیگ برتر فوتبال ایران با تعطیلیهای بلندمدت و بدون دلیل تقریباً از رده خارج شده و تیمهای باشگاهی در بدترین شرایط بدنی قرار دارند. لیگی که به بهانههای واهی تعطیل میشود و با گذشت چهار ماه از زمان آغاز (۱۸ مرداد) تنها ۹ هفته از رقابتهای آن به صورت منظم برگزار شده، طبیعی است که با اطمینان کامل عنوان کنیم لیگ برتر نمیتواند هیچ کمکی به تیم ملی کند.
به جمع لژیونرهای فوتبال ایران هم نباید زیاد دلخوش بود؛ اول اینکه تعداد قابل توجهی از آنها پا به سن گذاشتهاند و دوم و مهمتر اینکه حتی در تیمهای باشگاهی خود نیز نیمکتنشین هستند. بنابراین در شرایطی به تیم ملی اضافه میشوند که تنها نامی از آنها باقی مانده و مانند بازیکنان شاغل در لیگ برتر به دور از شرایط مسابقه وارد اردوی تیم ملی میشوند.
تفاوت سوم، اما بازیهای تدارکاتی تیم ملی است که به نظر میرسد همان بهتر بود که برگزار نمیشد! اینکه تیم ملی به جای رویارویی با حریفانی در سطح خود یا بالاتر با تیمهای رده پایینتر از خود دیدار کند و بخواهد با این روش خود را آماده مصاف با رقبای سرسخت کند، نکتهای است که گویا از دید آقایان پنهان مانده یا شاید هم خوب آن را درک کرده، اما خود را به بیخیالی زدهاند.
اینکه تیم رده ۲۲ فوتبال جهان برای آمادگی حضور در جام ملتهای آسیا به مصاف تیم رده ۱۴۶ فوتبال دنیا برود با هیچ منطقی سازگار نیست، آن هم در حالی که رقبای ایران با تیمهای مطرح اروپایی و بالاتر از خود در رنکینگ جهانی روبهرو میشوند. آنچه مشخص است اینکه این رقبای تدارکاتی ما هستند که از برگزاری چنین دیدارهایی سود میبرند تا خود ما. بالاخره آنها با تیم بالادستی خود و ستارههای اروپاییاش بازی میکنند، اما این وسط چه چیزی عاید تیم ملی میشود، سؤالی است که پاسخ تلخ آن کاملاً روشن است؛ «دقیقا هیچ».
یک ماه تا آغاز جام ملتهای آسیا در قطر باقی مانده و این سه مورد واقعیتهای فوتبال ملی ایران است. تیمی که در آخرین بازی رسمی خود مقابل ازبکستان یکی از تیمهای درجه دوم آسیا به تساوی رسید و خوششانس بود که ازبکها زمان کافی برای کسب پیروزی نداشتند. حالا تیم ملی میخواهد در دیداری دوستانه به مصاف اندونزی برود، تیم ۱۴۶ دنیا که هیچکس نمیداند قرار است تیم ملی را چگونه با چالش روبهرو کند!
البته میشود به ماجرا از جهتی دیگر هم نگاه کرد؛ اینکه ما واقعاً تیم رده ۲۲ فوتبال جهان هستیم یا این هم فقط یک دلخوشی بیهوده است. باید اذعان کرد فوتبالی که امیدهایش به هنگکنگ میبازند و بزرگانش از پس ازبکستان برنمیآیند دیگر آن تیم بزرگ با یال و کوپال نیست، پس بیراه هم نیست اگر عنوان کنیم در شرایط امروز حتی شاید از پس همین اندونزی هم برنیاییم!
فوتبال ایران سودای قهرمانی در آسیا را دارد، اما آنها که در حال حاضر عنان کار را در اختیار دارند خوب میدانند که با این نوع تدارکات و این نحوه آمادهسازی یک شکست بزرگ در انتظارمان است. شکستی که میتواند طومار فوتبال ایران را بههم بپیچد. شکستی که جرقههای آن با حذف پرسپولیس و نساجی از آسیا زده شد، اما این جرقهها را کسی ندید و فعلاً همه دلخوش به صعود سخت سپاهان هستند و روی آن مانور میدهند.